البته طبیعی است هنگامی که خانواده ی برخی مسئولان از جمله جناب سیف، در خارج از ایران سکونت داشته باشند، هیچ گاه این فشار مالی روزافزون را احساس نکنند.
سرویس اقتصاد مشرق - نوسان شدید و صعودی این روزهای بازار سکه و ارز، بار دیگر لزومترمیم کابینه دولت بخصوص تیم اقتصادی را روی زبانها انداخت. تا جاییکه اخیرا محمود واعظی رئیس دفتر روحانی نیز به این مسئله واکنش نشان داد و از لزوم تغییر در کابینه سخن گفت.
در مجلس هم گرچه خیلی دیر، اما نمایندگانی خواهانانجام فوری اصلاحات در کابینه هستند. نقوی حسینی یکی از این نمایندگان است که به تازگی در حساب توئیتر خود از لزوم این ترمیم سخن گفت و نوشت:
بر همین اساس تصمیم گرفتیم به مهمترین دلایلی که سبب شد نیاز به تغییر فوری تیم اقتصادی دولت احساس شود بپردازیم.
حدود 5 سال است که ولیالله سیف سکان هدایت بانک مرکزی ایران را برعهده دارد. مروری بر عملکرد این عضو کابینه بیانگر نقاط مثبت و منفی است که در ادامه مشاهده خواهید کرد.
یکی از مهمترین دستاورهای دولت در سالهای ابتدایی را میتوان کنترل روند رو به رشد نرخ تورم و گرانی کالاهای اساسی در نظر گرفت. گرچه نفس پایین ماندن قیمتها در آن زمان اقدامی مثبت بود اما ادامه این روند با سیاستی که دولت پیش گرفت سبب شد کشور وارد رکود شدیدی شود که نتیجه آن بیکاری بسیاری از کارگران و تعطیلی کارخانهها شد.
در این زمینه بخشی از کارشناسان معتقدند پایین نگه داشتن نرخ تورم آمارسازی است و واقعیت چندانی ندارد اما با این حال نمیتوان تبعات تصمیمات بانک مرکزی را نادیده گرفت.
بیشتر بخوانید
آیا بانک مرکزی تورم خرداد را هم تکرقمی اعلام میکنند؟
گرچه کنترل تورم تصمیم دولت بود اما روشی که برای این کار اتخاذ شد به طور مستقیم به بانک مرکزی مرتبط است. در واقع سیاستهای مالی این نهاد سبب شد تا رکود تشدید شود. یکی از این سیاستها بالارفتن بی حساب و کتاب نرخ سود بانکی بود بطوریکه سود بالای 25 و 30 درصدی در خیلی از بانکها به امری طبیعی تبدیل شده بود. به بیان دیگر پولهای مردم به جای این که وارد تولید شود در بانکها بلوکه می شد و همین مسئله نیز سبب شد نقدینگی به غول تبدیل شود.
همانطور که گفته شد افزایش شدید نقدینگی ناشی از سیاستهای بانک مرکزی یکی دیگر از دستاوردهای حضور سیف در بانک مرکزی است. حجم نقدینگی در زمان آغاز به کار دولت یازدهم یعنی ابتدای مردادماه سال 1392 حدود 479 هزار میلیارد تومان بود که این رقم هماکنون به بیش از 1530 هزار میلیارد تومان رسیده است که نشان از رشد بی از سه برابری دارد.
بیشتر بخوانید
نقدینگی در دولت روحانی چقدر زیاد شد؟
دلیل اصلی این رشد را نیز میتوان در پرداخت ماهانه سود سپردههای بانکیدر نظر گرفت.
چالش دیگری که سیف با آن مواجه بود و سبب شد برای ماههای متمادی تعدادی از سپردهگذاران موسسات مالی غیرمجاز، مقابل بانک مرکزی، قوهقضائیه، مجلس و... درخواست استعفای سیف را شعار دهند دیگر دلیلی است که عملکرد سیف را تحتالشعاع قرار داد.
طی سالیان گذشته پرونده کلاهبرداری، اقدامات غیرقانونی و... موسساتی که زیر نظر بانک مرکزی فعالیت میکردند و پس از اعلام ورشکستگی و ناتوانی در بازپرداخت سپردههای مردم، معضلات بسیاری را در کشور ایجاد کردند به دغدغه روزانه بسیاری از دلسوزان کشور و نمایندگان مجلس تبدیل شده بود تا جاییکه بارها نمایندگان از رئیسجمهور برکناری رئیس بانک مرکزی به دلیل عدم مدیریت صحیح این ماجرا را داشتند.
بیشتر بخوانید
اعتراف سیف به کمکاری بانک مرکزی در ساماندهی موسسات غیرمجاز
اما روحانی با بیتوجهی به دغدغه نمایندگان، همچنان از سیف حمایت میکرد و همین مسئله نیز به پیچیده تر شدن پرونده و عصبانیتر شدن مالباختگان منجر شد. از سوی دیگر هم وجود پروندههایی همچون بانک سرمایه که معوقات چند هزار میلیاردی در آن وجود داشت دلیل دیگری بود بر ناتوانی وی در مدیریت نهاد پولی مالی کشور.
دیگر دلیل مهمی که ضعف بانک مرکزی را در کنترل بازار نشان میدهد اقدامات غیرکارشناسی چندماه اخیر این مجموعه است. طی ماههای گذشته بانک مرکزی برای کنترل بازار سکه، اقدام به پیش فروش آن کرد اما آنچه در عمل اتفاق افتاد افزایش حدود 100 درصدی قیمت سکه بود. بهمن سال گذشته که پیش فروش سکه آغاز شد قیمت هر سکه بهارآزادی حدود 1 میلیون و 530 هزار تومان بود که طی روزهای اخیر رکورد سه میلیونی را نیز تجربه کرد.
بیشتر بخوانید
کمک 7 هزار و 600 میلیاردی بانک مرکزی به ثروتمندان
به علاوه اینکه طبق آنچه از آمار مشخص است پیش فروش سکه رانت عجیب میلیاردی را برای برخی به همراه داشته که برای نمونه میتوان به این مسئله اشاره کرد که تنها دو نفر 59 هزار سکه خریداری کردند و به ازای هر سکه نیز 1 میلیون سود کسب کردند. جالب آنکه یکی از این دو نفر که 38 هزار سکه پیشخرید کرد تنها 31 سال سن دارد و در مدت کمتر از 6 ماه توانست حداقل 38 میلیارد تومان سود کسب کند.
مسئله دیگری که در خصوص عملکرد اقتصادی دولت قابل تامل است و اعتراض بسیاری از کارشناسان را نیز به همراه داشته، نامربوط بودن حوزههای تخصصی مسئولیتهاست به عنوان نمونه رئیسبانک مرکزی حسابدار است و وزیر اقتصاد، اقتصاد نخوانده و رئیس سازمان برنامه و بودجه هم اقتصاد نخوانده است بنابراین بی سبب نیست اگر ولیالله سیف به عنوان نفر اول سیستم پولی-مالی کشور اذعان کند که نمیداند باید چکار کند.
منبع : مشرق نیوز